شعر

اشعار و دل نوشته

شعر

اشعار و دل نوشته

شعر
تمامی این اشعار سروده شده توسط کربلایی سید مرتضی مهدی زاده می باشد و استفاده از ان بلامانع میباشد ( البته اگه به درد کسی بخوره)یاعلی
ومن الله توفیق...
تبلیغات
Http://tlgrm.in/seyedmms
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان
آخرین نظرات

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام حسین» ثبت شده است

چهارشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۱:۱۶ ب.ظ

شکر لله که خدا خواست غلامت هستم

شکر لله که خدا خواست غلامت هستم

دیر عمریست که مدیون مرامت هستم

پیله بودم به درت گرد تو پروانه شدم

نوش شد شربت خونرنگ و خرابت هستم

آن نکو روی شما برد همه هوشم را

سخت سودا زده ی جاه و جلالت هستم

داده ام هر شب و هر روز به سمت تو سلام

هفته ها منتطر قند بیانت هستم

چشم بر راه , جوانی ز کفم رفت ولی

تا لحد منتطر گوشه نگاهت هستم

نمک سفره ی تو خون شده در رگهایم 

من مسلمان دو ابروی کمانت هستم

هر چه دارم ز بزرگی تو دارم ای دوست

مات و مبحوت کمالات و مقامت هستم

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۹ ، ۲۳:۱۶
سید مرتضی مهدی زاده
شنبه, ۷ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۲۳ ب.ظ

ای جونم


دوری از شما می سازه

خستگیه بی اندازه

ثروت یه نوکر جسمه 

جونشم برات میبازه


دلخوشیه امروز من 

ای امید فردای من 

خدا خودش هم میدونم

به ارباب ما می نازه


ای جونم. 

جوونیمو ریختم به پات 

همسر و فرزندم فدات

تا به لحد پای غمت 

می مونم



غریب مادر یا حسین




مستدام سایه ات آقا

بر روی سر نوکرها

اینکه هستی قلبم قرصه

بی خیال اهل دنیا



یَا رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَهُ

یَا مُغِیثَ مَنْ لا مُغِیثَ لَهُ

یَا دَلِیلَ مَنْ لا دَلِیلَ لَهُ

یَا أَنِیسَ مَنْ لا أَنِیسَ لَهُ



ای جونم

جوونیمو ریختم به پات 

همسر و فرزندم فدات

تا به لحد پای غمت 

می مونم



غریب مادر یا حسین


#سید_مرتضی_مهدیزاده


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۷ ، ۲۲:۲۳
سید مرتضی مهدی زاده
يكشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۶، ۰۳:۰۹ ب.ظ

دلتنگی کربلا

🌾دلتنگی کربلا و تنهایی🌾



به صورت شور یکنواخت خوانده میشود



تنگه دلم واسه حرم 

خودت بگو کجا برم

به کی بگم ازغصه هام 

میخوام تا انتها برم



چوب خط من پرشده و 

باید به دادم برسی

ای بهترین رفیق من

توی روزهای بی کسی



تنهام نذاری آقاجون

اگر چه عبدی رو سیام

قول میدم آقا خوب بشم 

اگه بذاری که بیام



دل به دل تو دادم و

چشام به دستات فقط

صراط مستقیم تویی

باقی کارامه غلط



با تو مثل روزم اقا

بی تو شب تار و سیاه

خودت هوامو داشته باش

تا نشدم قرق گناه



ای امون از غربت و غم

هی حسرت زیاد و کم

این زرق و برق روزگار

زندگی رو ریخته بهم



واسه خودم دلواپسم

یه وقتایی کم میارم

آخه آقاجون میدونی

به جز تو یاری ندارم



روی لبم بجز حسین

واژه ای پیدا نمیشه

دلم به غیر کربلا 

جای دیگه وا نمیشه



هیئت تو روضه تو 

دلخوشی روز و شبام

نقش به روی لب من

حسین زهرا رو میخوام



#سید_مرتضی_مهدیزاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۶ ، ۱۵:۰۹
سید مرتضی مهدی زاده
يكشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۵۴ ب.ظ

محرما

🌾🌾🌾🌾محرما🌾🌾🌾🌾


بصورت شور خوانده میشود



باز دوباره فصل ماتم

اومده از راه مه غم 

نوحه خون و تبل و سنج و

آدما اومد محرم



یاد اون روزا که بابام

دست و من رو می گرفت و

توی روضه ها می برد و

تو گوشم حسین میگفت و



محرما

منو میندازه یاد بچگی

محرما

همیشه میده عطر زندگی

محرما

برای ماست ماه بندگی

محرما


محرما

تموم بدنم میگه حسین

محرما

پُره وجود من ز شور و شین

محرما

دلم می پره بین الحرمین

محرما


            حسین من

حسین من ضیا عین من




یاحسین جان تو بزرگی

که خداییش داری ایول

تو ببین دلشوره داریم

ما برای شب اول



شب اول واسه ما 

حکم دلتنگی و حسرت

هی می ترسیم که تموم شه

جمع بشه بساط هیئت



محرما

برای ما همه دلنشینه

محرما

ماهارو بی بی زهرا میبینه

محرما

گمونم که خدا رو زمینه



محرما

تموم بدنم میگه حسین

محرما

پُره وجود من ز شور و شین

محرما

دلم می پره بین الحرمین

محرما


            حسین من

حسین من ضیا عین من



کوچه پس کوچه این شهر

بوی نذری رو میدونن 

همه خلایق اینجا

از غم حسین میخونن



شهدا رفتن بمونیم

من و تو به پای منبر

با یه سربند رقیه

پشت خاکریز توی سنگر



محرما

همیشه تو سرم نواییه

محرما

به یاد شهدا هواییه

محرما

دلم مجنونه و طلائیه

محرما



محرما

تموم بدنم میگه حسین

محرما

پُره وجود من ز شور و شین

محرما

دلم می پره بین الحرمین

محرما


            حسین من

حسین من ضیا عین من


#سید مرتضی_مهدیزاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۶ ، ۱۴:۵۴
سید مرتضی مهدی زاده
يكشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۳۱ ب.ظ

ورودیه کاروان

ورودیه کربلا


به صورت زمینه خوانده میشود



زوزهء باد و صدای زنگ ساربون


غنچه و عطش شده غم های باغبون


یه بیابون پر غصه پر  درد


پر حیوون درنده و یه مرد



یه مردی که توی دلش

غم های عالم و داره

تو کاروون همراه خود

شبیه خاتم و داره


کسیکه دلدار داره

خواهری غمخوار داره

توی سپاه و لشکرش

میر و علمدار داره



چرا میاد نوای غم میگیره


حال و هواش غریب و دلگیره


اونیکه عالمی براش میمیره




اعوذبالله من لاکرب والبلا




میکنه احساس با وجودش تنهاییارو


میکنه دوره غم و درد دلتنگیارو


روش سمت عباس میگه ای داداش خوبم


کسی تشنش شد مشک و بردار آب بیارو




توتکیه گاه منی و 

تنها امید خیمه ها

برادر دلاورم

تویی ساقی سپاه



شدم اسیر ادبت

ای تو امیر نجبا

دیگه بمن مولا نگو 

منو داداش بکن صدا



 

چه فکرایی از ذهنم می ره


واسهء گفتن خیلی دیره 


دیگه دلم از دنیا سیره



اعوذبالله من الکرب والبلا


#سیدمرتضی_مهدیزاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۶ ، ۱۴:۳۱
سید مرتضی مهدی زاده