🌾🌾🌾🌾اربعین🌾🌾🌾🌾
واحد👇👇👇👇
یک اربعین گذشته
هنوز هواتو دارم
برادر
دلم برات گرفته
انگار هنوز نشستی
برابر
پر میزنه دلم در
حسرت دیدن رویت
آخر
خدا میدونه هر طرف که بنگرم
میاد جلوه ماه تو در نظرم
دلم خوش به یاد شما بود ای اخا
حالا در نبودت بگو کجا برم
🌾🌾🌾🌾کجایی برادر🌾🌾🌾🌾
از خاطرم نمی ره
تشنگی حرم، اهل
خیمه
یاد رباب و لیلا
که کارشون میشد آه و
گریه
تاول پا، سه ساله
اون صورت کبود
رقیه
چهل روزه این فکر به سر دارم حسین
چهل روزه با تو سر دارم حسین
چجوری بدون تو باید سر کنم
چهل روزه به فکر مادرم حسین
🌾🌾🌾🌾کجایی برادر🌾🌾🌾🌾
🌾🌾🌾🌾🌾اربعین🌾🌾🌾🌾🌾
واحد 👇👇👇👇
بیاد بوسه بر زیر گلویت
دمادم بر رقیه ناز کردم
به هرجا صحبتی بود از گذشته
به ذکر یاحسین آغاز کردم
دل در طلب روی تو دارم
سر سجده به ابروی تو دارم
من تشنه لبم تشنه دیدار
خواهم که برت جان بسپارم
بیاد رگای بریده
هرشب تو ببین خواب ندارم
🌾یاحسین ۴اقام۳سالار زینب🌾
نمی دانی چگونه محنت و غم
به آتش زد درونم را برادر
به یاد تو فقط لب می گزیدم
که صبر اندازه دارد ای برادر
آید به مشام بوی سیبت
آن صوت وزین و دلنشینت
یادم نرود که خیل دشمن
از ترس تو بود در کمینت
خدا هم ببین بعد عاشور
بلله که شده زار و حزینت
🌾یاحسین ۴اقام۳سالار زینب🌾
🌾🌾🌾🌾🌾اربعین🌾🌾🌾🌾🌾
شور👇👇👇👇
موسم اشک و
دلها غمین شد
از وقت هجران
یک اربعین شد
دوباره رو شد
برگه غریبی
میاد ازینجا
چه بوی سیبی
در پی تو رو به هر سو
رفته این دلخسته خواهر
رخ نما ماه منیرم
خیلی دلتنگم برادر
تو چهل روزه که رفتی
من هزار ساله که تنهام
دیگه طاقتی نمونده
من برادرم رو میخوام
🌾🌾🌾ثارالله یا ابا عبدالله🌾🌾🌾
هیچ وقت به ولله
نبود تو باور
تو زیر خاک و
من بالای سر
فراموشم شد
که سر نداری
برات میمیرم
خواهر که داری
بیا و ببین سکینه
هنوز میزنه بسینه
هنوز امید داره شاید
باز بابا رو ببینه
تو چهل روزه که رفتی
من هزار ساله که تنهام
دیگه طاقتی نمونده
من برادرم رو میخوام
🌾🌾🌾ثارالله یا ابا عبدالله🌾🌾🌾
🌾🌾🌾🌾اربعین کربلا🌾🌾🌾🌾
شور--زمینه هم خوانده میشود👇👇👇👇
اینجاست همونجا که
دل هر گوشش آرومه
با این همه زائر باز
ارباب ما مظلومه
این سعادت واسم
که مجاورت باشم
از دعای مادر بود
اینکه زائرت باشم
اومدم حرم
صاحب علم
خیلی التماس دعا داشتن بیام بگم
خیلی قلبهاشون رو دادن آوردم حرم
شاه با کرم
🌾🌾🌾یاحسین حسین🌾🌾🌾
اینجای همه دردای
بی بی زینب و دیدم
اینجا روضه گودال
بت حسین رو فهمیدم
گوشه گوشه اینجا
پر خار مغیلان بود
از ضربت سیلی ها
دختری خراسان بود
بانویی غمین
با حالی حزین
روی یک قبر خاکی شده نقش زمین
آی خدا بیا غربت تو چشاش ببین
آی خدا ببین
🌾🌾🌾یاحسین حسین🌾🌾🌾
اینجا مادری مشغول
دعای باران بود
کودکی عطش داره
بیحال ولی گریان بود
اینجا پدری اومد
لعل پسری بوسید
قامت رشیدش رو
آخر اربا اربا دید
کو جون من
مهربون من
دشمن خواست ببینه قامت کمون من
داغ پسر میخواست بده نشون من
اکبر جون من
🌾🌾🌾یاحسین حسین🌾🌾🌾
از چشمای زیبای
ساقی قطره اشک افتاد
شرمنده شد او وقتی
مشک پاره شد و افتاد
کاش حداقل میشد
دشمن تو رحم میداشت
کاش پاشو پیش زینب
از گلوت بر میداشت
لعنت برشما
بس کن بی حیا
زود بلند شو از روسینه میکنه نگاه
مادر با قد خمیده اومد قتلگاه
وا محمدا
🌾🌾یاحسین حسین🌾🌾