شعر

اشعار و دل نوشته

شعر

اشعار و دل نوشته

شعر
تمامی این اشعار سروده شده توسط کربلایی سید مرتضی مهدی زاده می باشد و استفاده از ان بلامانع میباشد ( البته اگه به درد کسی بخوره)یاعلی
ومن الله توفیق...
تبلیغات
Http://tlgrm.in/seyedmms
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان
آخرین نظرات

۳ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

سه شنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۲۷ ب.ظ

ولادت امام حسن عسگری ع


باز امشب گوییا حال و هوای دیگریست 

عالم امکان دگرگون از صفای دیگریست 

اخترا ن در آسمان بر گرد مه حلقه زدند 

شد شریک ماه بی همتا,ماه دیگریست 

گوییا که قطعه ای از عرش این وادی شده 

قلب آل الله مسرور و پر از شادی شده 

نیست این شادی فقط مختص جمع شیعیان 

دو جهان مست از حضور نوگل هادی شده 

چشمه ساران در خروش از روی شاه ذوالمنن 

بین ندای حق:مشرف گشته امشب ماه من 

عزت هر دو جهان در خانه زادیه درش 

چون کریم است و بود نام دل آرایش حسن 

شد پر و بال ملائک نقش قنداقهء او 

پدر و مادر او نه شهر دلدادهء او 

جملگی آدمیان مست و عجب این باشد 

گشته هر میخانه سر مست از میِ بادهء او 

موی او حب المتین و روی او عین الیقین 

قبر والایش بود در قلب هر مومن نگین 

حرف او حق باشد و حق هم بود حرفش از او 

دهمین دلبند بر حق امیر المومنین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۴ ، ۱۸:۲۷
سید مرتضی مهدی زاده
سه شنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۲۳ ب.ظ

عمرست در گذر

عمرست در گذر چه بخواهم چه نخواهم

از سرعت خودم چه بکاهم چه نکاهم

آید خزان و نوبت بی برگ وبر شدن

من همره خزان چه بیایم چه نیایم

باران برگ روی زمین گشته فرش پوش

من خیس می شوم چه ببارم چه نبارم

دیگر زمان کاشتن و نو نَوار نیست

مثمر نمی شوم چه بکارم چه نکارم

از من گذشته و شده ام بند یک نفس

سوختم,همین وبس چه بسازم چه نسازم

تقدیر این چنین قلمی بر ورق نوشت

بی عشق دوست من چه ببازم چه نبازم

آری محبت است سرمایه ای عظیم

کین یادگاری است چه بمانم چه نمانم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۴ ، ۱۸:۲۳
سید مرتضی مهدی زاده
شنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۴، ۰۵:۴۹ ب.ظ

قسم


به عزت و شرف لا اله الا الله

قسم به جاه و جلال خدای بی همتا

که نیست مِثل و مثالش شریک در دنیا

و تطمئن قلوب است نام او هرجا

به حرکتم بِنِگر ده مدد تو یا ربی

به برکتت نگرم باب رحمتت ربی

نَکار در دل من غیر یاد خود حُبی

که نیست جز تو برایم پناه یا ربی

منم همان منه دیروز لیک کم هستم

کِدِر ز بار گناهم اسیر غم هستم

بپیچ گوشم و بر گو زنقطه ضعفم

بگو به آینه که من برابرش هستم

اگر چه عبد خطا کارو پست دادارم

ز کرده ام خجلم ره نما به من یارم

به ذات اقدس تو بی عنایتت زارم

نظر نمای به عبد,فقط تو را دارم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۴ ، ۱۷:۴۹
سید مرتضی مهدی زاده