شعر

اشعار و دل نوشته

شعر

اشعار و دل نوشته

شعر
تمامی این اشعار سروده شده توسط کربلایی سید مرتضی مهدی زاده می باشد و استفاده از ان بلامانع میباشد ( البته اگه به درد کسی بخوره)یاعلی
ومن الله توفیق...
تبلیغات
Http://tlgrm.in/seyedmms
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان
آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر خدا» ثبت شده است

سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۴۵ ق.ظ

دوبیتی ، مپندار

خرّم آن دیده که رویت  به تماشا باشد 
سرخوش آن دل که ز یاد تو هویدا باشد
تو مپندار گر از دیده ی ما دور شدی
دل ما در پی معشوقه ی زیبا باشد

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۹ ، ۱۱:۴۵
سید مرتضی مهدی زاده
شنبه, ۷ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۳۴ ب.ظ

ایران


این لحظه ها تکرار داره

ایران دلی بیدار داره

پشت ولایت تا شهادت

این خاک ما عمار داره



ما حیدری،از نسل سلمان

تجهیز با تقوا و ایمان

ما ذوالفقار در نیامیم

آماده ایم از بهر جانان



پای جای پای حق گذاریم

ما کشوری حیدر مداریم

در انتظار یک اشاره

ما تا شهادت رهسپاریم



ایرانی یعنی کوه غیرت

یعنی که سر تا پا بصیرت

یعنی شجاعت پیشه کردن

ایرانی یعنی کاوه همّت



اینگونه می گوید ولیّم

ما افسران جنگ نرمیم

در جبهه های حق وباطل

ما در پی احقاق حقیم



سرلوحه و سرمشقمان هم

نوآوری و ابتکارست 

با فکر می روید گل عشق

اینجا که آتش بإختیارست



ما آن نهال خرد بودیم

کز خون یاران قد کشیدیم

صف بسته در پیکار تحریم

بر خواستگاه خود رسیدیم



ایرانی یعنی کوه غیرت

یعنی که سر تا پا بصیرت

یعنی شجاعت پیشه کردن

ایرانی یعنی کاوه همّت

#سید مرتضی مهدیزاده

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۷ ، ۲۲:۳۴
سید مرتضی مهدی زاده
سه شنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۲۳ ب.ظ

عمرست در گذر

عمرست در گذر چه بخواهم چه نخواهم

از سرعت خودم چه بکاهم چه نکاهم

آید خزان و نوبت بی برگ وبر شدن

من همره خزان چه بیایم چه نیایم

باران برگ روی زمین گشته فرش پوش

من خیس می شوم چه ببارم چه نبارم

دیگر زمان کاشتن و نو نَوار نیست

مثمر نمی شوم چه بکارم چه نکارم

از من گذشته و شده ام بند یک نفس

سوختم,همین وبس چه بسازم چه نسازم

تقدیر این چنین قلمی بر ورق نوشت

بی عشق دوست من چه ببازم چه نبازم

آری محبت است سرمایه ای عظیم

کین یادگاری است چه بمانم چه نمانم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۴ ، ۱۸:۲۳
سید مرتضی مهدی زاده
شنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۴، ۰۵:۴۹ ب.ظ

قسم


به عزت و شرف لا اله الا الله

قسم به جاه و جلال خدای بی همتا

که نیست مِثل و مثالش شریک در دنیا

و تطمئن قلوب است نام او هرجا

به حرکتم بِنِگر ده مدد تو یا ربی

به برکتت نگرم باب رحمتت ربی

نَکار در دل من غیر یاد خود حُبی

که نیست جز تو برایم پناه یا ربی

منم همان منه دیروز لیک کم هستم

کِدِر ز بار گناهم اسیر غم هستم

بپیچ گوشم و بر گو زنقطه ضعفم

بگو به آینه که من برابرش هستم

اگر چه عبد خطا کارو پست دادارم

ز کرده ام خجلم ره نما به من یارم

به ذات اقدس تو بی عنایتت زارم

نظر نمای به عبد,فقط تو را دارم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۴ ، ۱۷:۴۹
سید مرتضی مهدی زاده