شعر

اشعار و دل نوشته

شعر

اشعار و دل نوشته

شعر
تمامی این اشعار سروده شده توسط کربلایی سید مرتضی مهدی زاده می باشد و استفاده از ان بلامانع میباشد ( البته اگه به درد کسی بخوره)یاعلی
ومن الله توفیق...
تبلیغات
Http://tlgrm.in/seyedmms
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان
آخرین نظرات

۳۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیدمرتضی مهدی زاده» ثبت شده است

دوشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۹، ۰۲:۰۸ ب.ظ

طالع

 

چه چشم انداز زیباییست موج گیسوان تو

چه قوس و قزحی باشد به چشم و ابروان تو

 

امان از خال مشکینی که روی گونه ات داری

عجب درّ و گهر ریزد به هنگام بیان تو

 

ندارد قیمت آن ناز گرانت ، نازدان من

بهر سو می کشد من را ، عطر خوشکِشان تو

 

به روی طالع ام حک شد سرانجامم به زیبایی

نصیب و روزی من گشت این بخت گران تو

 

سپردم دل به باد آن دم که می پیچید در زلفت

به چشمان شبت گردید چشمم شب چران تو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۹ ، ۱۴:۰۸
سید مرتضی مهدی زاده
يكشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۹، ۰۶:۰۹ ب.ظ

دولت عشق

 

از عشق فرمودی و من شوریده و شیدا شدم

فرتوت بودم ، پای تو زیبا رخ و رعنا شدم

 

قبل از تو هستم نیست و چون قطره ای ناچیز بود

بعد از تو در جوش و خروش مواج چون دریا شدم

 

اکسیر شور عشق را تکثیر کردی کین چنین

بوی تو استنشاق شد دَرهم بدم سرپا شدم

 

تابید مهر ماه تو بر روزگار شام من

تا روز شد احوال من بی جان بدم احیا شدم

 

امید دارم تا تو را دارم ، نیاز غیر نیست

تحت لوای دولت عشقت چنین برنا شدم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۹ ، ۱۸:۰۹
سید مرتضی مهدی زاده
دوشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۹، ۰۲:۴۹ ب.ظ

شب عاشورا 1399

 

دانلود فایل شب عاشورای هییت دوطفلان مسلم بن عقیل شهرستان فردوس nononono

http://bayanbox.ir/view/mp4/1565185179736693306/video-2020-09-05-22-41-32.mp4

 

متن کامل شعر

 

پاشو یاحسین ببین تو گود قتلگاه

مادر اومده

حروله کنان به سرزنان و بی امان

مادر اومده

قد خمیده میهمان شاه کربلا

مادر اومده

ناله غریب و بوی یاس اشک و آه 

مادر اومده

 

مادر اومده

ببین بوسه گاه پیغمبر و

ببینه نازدانه حیدر و

ببینه اون پیکر و بی سرو

 

مادر اومده 

بگیره سر بدامن  محبتش

ببینه پاسداریه ز حرمتش

ببینه شاه کربلا و غربتش

 

شهید بی کفن             حسین حسین

 

بند دوم

 

ای حسین فاطمه بیا و گو به من

اصغرت کجاست

اینچنین به خاک وخون فتاده ای بگو

اکبرت کجاست

اینهمه حرومی و خیام و دود و اشک

خواهرت کجاست

دشمن حمله ور بسوی خیمه ها شده

دخترت کجاست

 

دخترت کجاست

بگو که در بیاره گوشواره رو

بگوکه چند گره زنه به معجر و

بگیره سفت دستهای عمه رو

 

زینبت کجاست

چرا به چهره لطمه چنگ میزنه

به گونه هاش خضابی رنگ میزنه

تا میبینه که داره سنگ میزنه

 

شهید بی کفن             حسین حسین

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۹ ، ۱۴:۴۹
سید مرتضی مهدی زاده
سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۵۴ ق.ظ

سبزه روی بهار

گره زدم دل خود را به چین دامن یار
به خار هر مژه اش کرد مرغ سینه شکار 


به باد داد تمام دعا و زهد و نیاز
جوان شدم به نگاه پر از محبت یار 


چنان ز عطر وجودش خیال از سر رفت 
که در میان دل من دگر نمانده قرار 


شده زمین و زمان الغرض گرفتارش 
به ذوق آمده باد هم ز رقص زلف نگار 


چه آمده به سر عاشقت که دور تو
ز خشت های پر احساس دل کشید حصار 


چه کرده ای که به هر سو روم تورا بینم 
و هر چه از تو بگویم شود کلام قصار 


ربود هوش من آن مُشک موی مشکینت
تو در کنار منی هوش آیدم به چه کار


به عمر کوته گل کن نگاه ای گل رو
بیا و عرصه به آغوش این دمن بسپار 


مراد سینه پر درد روزگار تویی
تو آرزوی کویری تو سبزه روی بهار

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۹ ، ۱۱:۵۴
سید مرتضی مهدی زاده
سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۴۹ ق.ظ

خدا در آیینه

خدا در آیینهتو آن می ای که خدا در سبوی من ریزد
تو آن حرارت و شوری که از دلم خیزد 


وجود من شده تسخیر طره ی شب تو 
اسیر آن لب لعلی که نیشکر ریزد


خدای را نتوان وصف بر زبان کردن
که  گوشه ی هنرش از وقار تو ریزد


تو شاهکار خدایی ، خدا در آیینه
گمان مبر که مثال تویی ز پا خیزد


برای من که به تاب  مه تو محتاجم 
چونان تو هادی دلدار را که پرهیزد ؟


نمی توان ز تو دل کند بس که زیبایی 
ز حیرتت خود خالق به زانویش میزد 


به وصف تو همه ذرّات عاجزند و علیل  
به این علل که ز هر ذرّه بحرها ریزد 


به صد کرشمه تو وا کرده ای به رویم رو 
به هر کرشمه بخوانم سپاس ای ایزد

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۹ ، ۱۱:۴۹
سید مرتضی مهدی زاده
سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۴۵ ق.ظ

دوبیتی ، مپندار

خرّم آن دیده که رویت  به تماشا باشد 
سرخوش آن دل که ز یاد تو هویدا باشد
تو مپندار گر از دیده ی ما دور شدی
دل ما در پی معشوقه ی زیبا باشد

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۹ ، ۱۱:۴۵
سید مرتضی مهدی زاده
سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۱۴ ق.ظ

با قند لب تو چای خوردن دارد

قند لب۱تا ریخت قدوم دُردی ات در جامم
مستیه می آمیخته شد با کامم
دیگر به جز از لبت ننوشیدم می
زیرا که به وقت درد شد درمانم

 

دل با تو هوای دل سپردن دارد
با اخم تو  انتظار مردن دارد
بی تو قدحی برای نوشیدن نیست
با قند لب تو چای خوردن دارد 

 

دستان تو خورشید نشانم  داده
قند لب تو شهد بیانم داده 
چون پای به قلب تیره ام بنهادی 
خورشید صفا به آسمانم داده

 

من مست مدام موی وهم انگیزت 
درگیر دو چشم مست مجنون خیزت
رو کرده خدا ، تورا عطا کرده به من
مدهوش شدم از آن لب درّ ریزت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۹ ، ۱۱:۱۴
سید مرتضی مهدی زاده
شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۷، ۱۰:۰۳ ب.ظ

دوبیتی 06


خدا امیدوارم کن که جز تو

برای رو زدن راهی ندارم

بروی غصه هایم چشم بستی

دگر نشمار این جرم و خطایم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۷ ، ۲۲:۰۳
سید مرتضی مهدی زاده
شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۷، ۱۰:۰۰ ب.ظ

دوبیتی05


گاه گاهی گذر از زهد و دعایی خوب است

لحظه ای بیخبری،سر به هوایی خوب است

من اگر باشم و دلدارم و کامی شیرین 

از خدا هیچ نخواهم که همین مطلوب است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۷ ، ۲۲:۰۰
سید مرتضی مهدی زاده
پنجشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۷، ۱۱:۳۱ ب.ظ

زلف پریشان


پای یک گوشه نگاهت عشق زانو می زند

ماه بهر دیدنت پیش خدا رو می زند

قامتت تا آسمان،سر بر فلک بنهاده ای

باد از زلف پریشانت به هر سو می زند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۷ ، ۲۳:۳۱
سید مرتضی مهدی زاده