يكشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۴، ۰۵:۴۸ ب.ظ
قصه از کجا شروع شد
قصه از کجا شروع شد از پیرهن مشکی و روضه
از تو روضه های زهرا از مصیبت یه نوحه
قصه بانوی محزون که تمومی هم نداره
از باغی که روی گلهاش یه حرومی پا می ذاره
کسی که نداره احساس پا می ذاره روگل یاس
می کنه هلهله شادی یعنی که فدک مال ماست
پیش غنچه های دیگه به یه گل صدمه رسوندن
با یه دست سخت وسنگین خاطر اونو آزردن
توی یک کوچه باریک که زغصه گشته تاریک
یه قدم می ره عقبتر باز حرومی می شه نزدیک
قصه دستِ و دیوار دختر رسول و آزار
ای خدا یاس کبود و واسه بچه هاش نگه دار
قصه از کجا شروع شد از نشستن توی حجره
از نقاب روی صورت که از علی رو گرفته
همه پشت کردن به این در تونگیر روتو ز حیدر
یادته به من می گفتی با همیم تا روز اخر
چی شده اون همه عشقو کجا رفت اون همه مستی
که می گفتی بی تو هرگز و تویی تموم هستیم
چی شده برای حیدر دیگه یکبار نمی خندی
تا میام پیشت بشینم نقابت رو زود می بندی
۹۴/۱۱/۱۱