شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۴۴ ق.ظ
ساقی و میر من
ساقی و میر من ای یکه علمدار من
ای همه هستم ای دلبر وای دلدار من
ای قامتت طوبی ای سبزی بستان من
امید من هستی هم جانی جانان من
ذبیح العطشان
شده تشنگی حیران تو
امید طفلان
شده مشک و دستان تو
گوید عمو جان
سکینه میوه جان تو
یا ابوفاضل
آقام آقام ابالفضل مدد
یا قمرالعشیره یا ساقی و سیف الحسین
مقتدر قبیله یا حامل الماء الحسین
یا قمر المنیر ای روشنگره عالمین
ام البنین خواند تورا غلام زینب و حسین
تو بی نطیری
به وللهی که خیلی مردی
شاگرد حیدر
نفر اول نبردی
مادر صدات
مگه تو القمه چه کردی
یا ابوفاضل آقام آقام ابالفضل مدد
واکن گره هامو بذار من با خوبات قاطی شم
ندیدی اشکامو بذار کرببلا راهی شم
نگاهی برمن کن بذار آری ز خود خواهی شم
گدای خونت کن بذار سزاوار شاهی شم
اسممو بنویس
آقاجون میون زائرات
این مگه دل نیست
چیکارش کنم تنگه برات
دست خودم نیست
می باره ابر چشمام برات
۹۴/۱۲/۱۵