دوشنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۴، ۰۳:۰۳ ب.ظ
تابش رحمت ارباب
به زیر تابش رحمتت ارباب دله سیاهم و تو نقره گون کن
که به طراوت قرب تو باشه طالع نحسم رو کنفیکون کن
بذار از شبنم مهر بنوشم بزن اون حلقه عشق رو بگوشم
دیگه ازعشق تو رسوای رسوام همه میدونن که جرعه نوشم
حضرت عشقی و عشقه مرامت واسه اینه که شده ام غلامت
ندیده مست تو ام گل زهرا خلاصه ارباب خیلی میخوامت
منکه کبوتر جلد تو بودم از غمت صددفعه پر زده بودم
می شدم دریا با دیدن گودال میچکید یعقوب از چشم وجودم
اشفع لناعندالله یا حسین یا ثارلله
امون از بغض تو حنجر زینب امون از سیلی و معجر زینب
امون از گریه طفل یتیم و امون از نیزه سر دلبر زینب
بیخبر از حال و روز یارش ذکر وای مادر گفتن کارش
چشمی به راه چشمی کاسه خونه به این امید که برگرده نگارش
انگار این صحنه رو یه جایی دیدم چشمی براه سری به روی نیزه
یاد اون مادر شهید ویاد خاک پاک فکه و هویزه
پیشونی بند یارقیه برسر همه فداییه حضرت دلبر
با صفا مثل اقاشون ابالفضل جرعه نوشای قدیمی کوثر
۹۴/۱۲/۰۳