چهارشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۶:۰۰ ب.ظ
اینهمه چشم هایی که واسه شما گریونه
اینهمه چشم هایی که واسه شما گریونه
با زبون بی زبونی روضتو میخونه
میخونه روضه ای که از عطش طفلانه
میدونه ابری چشمامو هواش بارونه
دلی که مست وخراب گوشه می خونه ست
عمریه واسه نوکریت آقا دیونه ست
قرص و محکم پای محفل عزات میمونه
از کوچیکی سر خان کرمت مهمونه
این شبا چه حالی داره کربلا صفایی داره
هرکی واسه گریه کردن یه دلیل و جایی داره
یکی میره تل زینب یکی توی قتلگاهه
یکی تو حالت گریست یکی مبحوته نگاهش
یکی داره مثل بارون قطره قطره اشک میباره
یکی داره یادگاری روی صورتش میذاره
***
کاشکی میشد دل من تو اوج غمهات اقاجون
خودشو میزذ به دریای غم تو مهربون
لا اقل اینو میدونست تو این دنیای غریب
داره یک صاحب و یک تکیه گه و یک همزبون
آقا تو پشت گرمیه هر عاشق دربه دری
گاهی فکر میکنم از حال دلم بی خبری
بی خبری که نمی دونی چه حالی دارم
رفته رفته لحظه هام با دوریتون شد سپری
پس چی شد اون همه احساس کجا رفت اون همه مستی
چی شد اون ضریح ناز وبارگاه شاه هستی
تو که عالمی دگرگون میشه آقا
فقط با دعای یک غلام سیاهت
دعاکن توی قنوت یک نمازت
من بشم همون که می خوای سر راهت
تو بذار عاشق بمونم در خونت
بذار مجنونتر بشم بشم دیوونت
۹۴/۱۲/۰۵