شعر

اشعار و دل نوشته

شعر

اشعار و دل نوشته

شعر
تمامی این اشعار سروده شده توسط کربلایی سید مرتضی مهدی زاده می باشد و استفاده از ان بلامانع میباشد ( البته اگه به درد کسی بخوره)یاعلی
ومن الله توفیق...
تبلیغات
Http://tlgrm.in/seyedmms
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان
آخرین نظرات

۲۰۱ مطلب توسط «سید مرتضی مهدی زاده» ثبت شده است

يكشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۴۴ ب.ظ

یبن الزهرا

حضرت مسلم بن عقیل ع 




به صورت زمینه خوانده میشود



یبن الزهرا


تویی همه صبر و قرارم


منی که جز تو کس ندارم


به ناله دلم نگاه کن


میا به کوفه ای نگارم



ای جان من


به غربت پدر نظر کن


ز حرف های خود گذر کن


به حق این سفیر تنها


ز آمدن صرف نظر کن


به سر بود

هوای دیدنت حسین


به دل بود

غم رسیدنت حسین


ز روی دار

کنم نظاره ات حسین




یبن الزهرا.          یبن الزهرا




یبن الحیدر


آنان که در بند تو بودند


در نامه هاشان با تو بودند


نیا به کوفه ای حسین جان


که پای عهد خود نبودند



تنها ماندم


به کوچه های بی نوایی


نمی رسد زمن صدایی


به غربت علی نشستم


بخوانمش عمو کجایی



نبود مرد

به جز زنی که شد سپر


نبود از

مرام و معرفت خبر


حسین میا 

ندارد این سفر ثمر



یبن الزهرا.            یبن الزهرا


#سید مرتضی_مهدیزاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۶ ، ۱۴:۴۴
سید مرتضی مهدی زاده
يكشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۴۰ ب.ظ

ورودیه کربلا سنگین ۲

ورودیه کربلا


واحد👇👇👇👇


یه روز یه کاررونی یه جمع آسمونی

شدن سفر روونه به حرف مشتی کوفی


یادش اومد که باباش بهش وصیت میکرد

تو صد هزارتا کوفی پیدا نمیشه یک مرد


ثابت شد این به آقا اونا چقد نامردن

چه زود چطور اون همه پشتشو خالی کردن


اونا که از معرفت اصلا بویی نداشتن

سلاله زهرا رو دیدید تنها گذاشتن


حالا با اهل بیتش که باغ یاس ولاله است

موندن میون اعدا خدا بفریاد برس


زینب دلشوره داره مضطر وبیقراره

هی میره بر میگرده همش نگاش به یاره



                  وا زینبا وا زینب



یه وقت داداش نری و منو تنها بذاری

دق میکنم میمیرم بگو هوامو داری


ببین که اصغر توداره زبون میگیره

با لبخند ملیحش جون منو میگیره


ببین که قاسم من چجوری قد کشیده

یعنی که داداش وقت دومادیشم رسیده


ببین اصحابت آقا دور شما میگردن

زن وبچه هاشونو چطور آواره کردن


روکرد به خواهر خود از ناامیدی دور باش

راه ومسیر درازه ای خواهرم صبور باش


حالاحالاها باید تو تکیه گاهم باشی

روزی اگر نبودم دنباله دارم باشی


مسلما خواهرم تو درد و آه میبینی

خدا بهت صبر بده که قتلگاه میبینی


بزرگ کاروونی دلگرمیم هستی خواهر

من همیشه باهاتم روی نی در برابر


پرصبرو با شکیب باش سعی کن بمونی آرام

آخه تو داری در پیش سفر به کوفه و شام


تو اسیری میبینی نباید کم بیاری

ما عترت رسولیم نترس خدارو داری


                   وازینبا وازینبا


#سید مرتضی_مهدیزاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۶ ، ۱۴:۴۰
سید مرتضی مهدی زاده
يكشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۳۵ ب.ظ

ورود کاروان سنگین

ورودیه کربلا



سنگین خوانده میشود




حرکت دیگه کند شده

راه دیگه خسته شده


انگاری پای اسب‌ها

روی زمین بسته شده



چه سریه اینجا کجاست

زینب چه دلشوره داره


یه حسی تو دلش میگه

اینجاها پایان کاره



اینجا کجاست یکی بگه

صاحب این زمین کیه


چقدر،سوت و کور و

اصلا بگید اسمش چیه



یه وقت صدای ساربون

اومد و گفت قاضریه ست


این شاطی الفراته و

اسم دیگش قادسیه ست 



یه اسم دیگه هم داره

میگن زمین نینواست


زمین رنج و دردها

اسم دیگش کرببلاست



خیمه هارو علم کنین

اینجا زمین کربلاست

اینجا مکان و وعده گاست

اینجا خزون لاله ها ست




من از زمین کربلا دلگیرم




وقت پیاده شدن

زمزمه ای روی لبه


توجهات همگی

به سمت بی بی زینبه



با عزت و با احترام

اومده ناموس خدا


قدوم نازنین شو

گذاشت تو خاک کربلا



یک طرف عباس علی

پاهاش رکاب خواهر


اونطرف دست عمه جون

توی دستای اکبر



ازین بیابون خدا

نگاه بر نمی داره


به سنگها به خارها

چرا همش نگاه نظر داره



اومد کنار داداشش 

با لحن و طرز مادری


گفت قول بده برادرم

نباید از پیشم بری


قول بده برادرم

روی دلم پا نذاری

زینب و تنها نذاری

تو اوج غم جا نذاری



اگه بری برادرم میمیرم


#سید مرتضی_مهدیزاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۶ ، ۱۴:۳۵
سید مرتضی مهدی زاده
يكشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۳۱ ب.ظ

ورودیه کاروان

ورودیه کربلا


به صورت زمینه خوانده میشود



زوزهء باد و صدای زنگ ساربون


غنچه و عطش شده غم های باغبون


یه بیابون پر غصه پر  درد


پر حیوون درنده و یه مرد



یه مردی که توی دلش

غم های عالم و داره

تو کاروون همراه خود

شبیه خاتم و داره


کسیکه دلدار داره

خواهری غمخوار داره

توی سپاه و لشکرش

میر و علمدار داره



چرا میاد نوای غم میگیره


حال و هواش غریب و دلگیره


اونیکه عالمی براش میمیره




اعوذبالله من لاکرب والبلا




میکنه احساس با وجودش تنهاییارو


میکنه دوره غم و درد دلتنگیارو


روش سمت عباس میگه ای داداش خوبم


کسی تشنش شد مشک و بردار آب بیارو




توتکیه گاه منی و 

تنها امید خیمه ها

برادر دلاورم

تویی ساقی سپاه



شدم اسیر ادبت

ای تو امیر نجبا

دیگه بمن مولا نگو 

منو داداش بکن صدا



 

چه فکرایی از ذهنم می ره


واسهء گفتن خیلی دیره 


دیگه دلم از دنیا سیره



اعوذبالله من الکرب والبلا


#سیدمرتضی_مهدیزاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۶ ، ۱۴:۳۱
سید مرتضی مهدی زاده
يكشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۲۲ ب.ظ

شهید حججی


در رابطه با شهید حججی 


#شعر



سری شد داستان تا یاد آریم

چه بودیم و چه هستیم و چه داریم

چه از اول به حال ما گذشته

که اکنون خم به ابرومان نیاریم


سری شد داستان تا ما دوباره

بفهمانیم مرد کار زاریم

به پیش ظلم،سرکش تا قیامت

جوانیم و علی اکبر مداریم


سری کار دو صد منبر ادا کرد

که ما در راه زهرا پا گذاریم

ولایت اولین و آخرین راه

بر این ره تا ابد ما پاسداریم


چه خون هایی زمین پاشید تا ما

برای لحظه ای از هم نپاشیم

چه مادر ها که حسرت خورده ماندن

و ما حسرت به دلها جا ندادیم



#سید_مرتضی_مهدیزاده 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۶ ، ۱۴:۲۲
سید مرتضی مهدی زاده
شنبه, ۶ آذر ۱۳۹۵، ۰۶:۴۹ ب.ظ

اربعین۴


🌾🌾🌾🌾اربعین🌾🌾🌾🌾

ذکر مصیبت👇👇👇👇


یک اربعین گذشته بیداد از جدایی

گوید هنوز زینب برادرم کجایی

تو رفتی از کنارم من ماندم ویتیمان

خوبست چون ندیدی از شدت جفایی

دیگر به لب رسیده جانم ازین اسیری

کی میرسد خدایا آن موسم رهایی

من تشنه وصالم افسوس واصلم نیست

دارم امید بینم آن خاک آشنایی

برخیز بین چگونه بر تربتت نشستن

این کودکان نالان از درد بینوایی

آن غنچه سه ساله پامال اشقیا شد

در شام در خرابه میگفت پدر کجایی

هر درد راست همدرد هر زخم راست مرهم

از بهر زخم زینب گشته نمک دوایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۵ ، ۱۸:۴۹
سید مرتضی مهدی زاده
شنبه, ۶ آذر ۱۳۹۵، ۰۶:۳۳ ب.ظ

اربعین۳


🌾🌾🌾🌾اربعین🌾🌾🌾🌾



واحد👇👇👇👇



یک اربعین گذشته 

هنوز هواتو دارم

برادر


دلم برات گرفته 

انگار هنوز نشستی 

برابر


پر میزنه دلم در 

حسرت دیدن رویت 

آخر



خدا میدونه هر طرف که بنگرم


میاد جلوه ماه تو در نظرم


دلم خوش به یاد شما بود ای اخا


حالا در نبودت بگو کجا برم



🌾🌾🌾🌾کجایی برادر🌾🌾🌾🌾



از خاطرم نمی ره

تشنگی حرم، اهل 

خیمه


یاد رباب و لیلا 

که کارشون میشد آه و

گریه


تاول پا، سه ساله

اون صورت کبود 

رقیه



چهل روزه این فکر به سر دارم حسین


چهل روزه با تو سر دارم حسین


چجوری بدون تو باید سر کنم


چهل روزه به فکر مادرم حسین



🌾🌾🌾🌾کجایی برادر🌾🌾🌾🌾

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۵ ، ۱۸:۳۳
سید مرتضی مهدی زاده
شنبه, ۶ آذر ۱۳۹۵، ۰۶:۳۱ ب.ظ

اربعین


🌾🌾🌾🌾🌾اربعین🌾🌾🌾🌾🌾



واحد 👇👇👇👇



بیاد بوسه بر زیر گلویت

دمادم بر رقیه ناز کردم


به هرجا صحبتی بود از گذشته

به ذکر یاحسین آغاز کردم



دل در طلب روی تو دارم


سر سجده به ابروی تو دارم


من تشنه لبم تشنه دیدار


خواهم که برت جان بسپارم



بیاد رگای بریده

هرشب تو ببین خواب ندارم



🌾یاحسین ۴اقام۳سالار زینب🌾



نمی دانی چگونه محنت و غم

به آتش زد درونم را برادر


به یاد تو فقط لب می گزیدم

که صبر اندازه دارد ای برادر



آید به مشام بوی سیبت


آن صوت وزین و دلنشینت


یادم نرود که خیل دشمن


از ترس تو بود در کمینت



خدا هم ببین بعد عاشور

بلله که شده زار و حزینت



🌾یاحسین ۴اقام۳سالار زینب🌾

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۵ ، ۱۸:۳۱
سید مرتضی مهدی زاده
شنبه, ۶ آذر ۱۳۹۵، ۰۶:۲۹ ب.ظ

حضرت زینب سلام الله علیها


🌾🌾🌾🌾🌾اربعین🌾🌾🌾🌾🌾



واحد--شورهم خوانده میشود👇👇👇👇



برخیز 

که زینب آمده دوباره


برخیز

به خواهرت نما نظاره


بنگر

دلش هوای گریه داره



بوده 

بیاد ناله بنیه


میکرد

مرور قیل و قال خیمه


(محزون

یک اربعین پر آه و گریه)(۲)


چونکه نداره او رقیه



چله ای از غمت گذشته

قسمت ما این سرگذشته

به یاد تو بودم ولی حیف

اونی که رفته برنگشته



🌾🌾حسین حسین حسین جان🌾🌾



ای وای

آه و فغان از این جدایی


برگو

بمن برادرم کجایی


از من 

چرا نمی رسد صدایی



بنگر

تو زیر خاک آرمیدی


آری 

گریه کودکان ندیدی


(گویا

زمن دگر تو دل بریدی)(۲)


تو چوب خیزران چشیدی



عدو یزد چه وحشیانه

شد آشنایم تازیانه

اسیر سلسله کشاندن

به شام و کوفه ظالمانه



🌾🌾حسین حسین حسین جان🌾🌾

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۵ ، ۱۸:۲۹
سید مرتضی مهدی زاده
شنبه, ۶ آذر ۱۳۹۵، ۰۴:۴۰ ب.ظ

اربعین


🌾🌾🌾🌾🌾اربعین🌾🌾🌾🌾🌾



شور👇👇👇👇



موسم اشک و 

دلها غمین شد

از وقت هجران 

یک اربعین شد


دوباره رو شد 

برگه غریبی

میاد ازینجا

چه بوی سیبی



در پی تو رو به هر سو

رفته این دلخسته خواهر


رخ نما ماه منیرم

خیلی دلتنگم برادر



تو چهل روزه که رفتی

من هزار ساله که تنهام


دیگه طاقتی نمونده

من برادرم رو میخوام



🌾🌾🌾ثارالله یا ابا عبدالله🌾🌾🌾



هیچ وقت به ولله

نبود تو باور

تو زیر خاک و

من بالای سر


فراموشم شد

که سر نداری

برات میمیرم

خواهر که داری



بیا و ببین سکینه

هنوز میزنه بسینه


هنوز امید داره شاید

باز بابا رو ببینه



تو چهل روزه که رفتی

من هزار ساله که تنهام


دیگه طاقتی نمونده

من برادرم رو میخوام



🌾🌾🌾ثارالله یا ابا عبدالله🌾🌾🌾

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۵ ، ۱۶:۴۰
سید مرتضی مهدی زاده